اندیشه قصرشیرین : به لحاظ مفهومی موجودیت و اهمیت گروه بریکس به نوعی ریشه در نظریات وابستگی دارد . مجموعه نظریاتی که در دهه ۶۰ میلادی به سبب گسترش فقر و بی عدالتی در بیشتر نقاط جهان، به عنوان نظریهای انتقادی در برابر نظریه نوسازی با مرکزیت غرب مشهور گردید. نظریه نوسازی که راه رشد سرمایه دارانه را ترویج میکند میگوید که راه پیشرفت تنها از طریق الگو قرار دادن مسیر کشورهای توسعه یافته میباشد؛ روندی که در نهایت سبب شکل گیری اقتصاد وابسته به کشورهای توسعه یافته گشته و الگوی سیستم اقتصادی مرکز _ پیرامون را ایجاد میکند که کشورهای صنعتی در مرکز این اقتصاد قرار گرفته و کشورهای در حال توسعه در پیرامون آن تعریف میشوند .
طی روزهای گذشته کلیدواژه بریکس و تحولات مربوط به آن سرخط اخبار رسانه ها بود . برزیل ، روسیه ، هند ، چین و آفریقای جنوبی اقتصادهای غول پیکری هستند با جمعیت قابل توجه و سهم حدود ۳۰ درصدی تولید ناخالص داخلی . این کشورها ترتیبات سیاسی و حقوقی نظم مستقر را ناعادلانه و نامتوازن می دانند . در عین حال حدود ۴۰ کشور در صف پیوستن به این گروه هستند از جمله ایران که اخیرا به همراه ۵ کشور دیگر بصورت رسمی عضو ثابت گروه بریکس شدند.
شاه بیت جذابیت این گروه، علاوه بر افزایش رشد اقتصادی ، ایجاد سیستم مالی جایگزین است تا به اعضای بریکس کنترل بیشتری بر تأمین مالی توسعه بدهد و جایگزینی برای نهادهای تحت رهبری ایالات متحده مانند صندوق بین المللی پول و ارائه دهد . سیستم پرداخت بریکس برای تراکنش های بدون نیاز به تبدیل ارز محلی به دلار است ؛ در این ارتباط برخی اعتقاد دارند ارز بریکس جایگزینی برای دلار نیست بلکه عنوان یک "ابزار مکمل" در هنگام اتخاذ تصمیمات بزرگ در مورد تامین مالی توسعه و نقش نهادهایی مانند صندوق بین المللی پول است .
مدعای بریکس این است که به دنبال ایجاد ائتلاف قوی تری از کشورهای در حال توسعه است که بتوانند منافع جنوب جهانی را بهتر در دستور کار جهان قرار دهد و به طور بالقوه صدای قدرتمندی برای اصلاح ترتیبات حاکمیت جهانی و بازیگر قدرتمندی در این ترتیبات باشد .
به موازات نارضایتی از عدم تعادل نظم جهانی ، نگرانیهای فزاینده در جنوب جهانی وجود دارد که ایالات متحده میتواند دلار را تسلیحاتی کند ؛ به شیوهای که از طریق تحریم ها علیه روسیه اعمال میکند. این امر باعث شده است که کشورهای بریکس به صورت فردی و جمعی تلاش کنند تا وابستگی خود را به پول ایالات متحده کاهش دهند و در عین حال تجارت دوجانبه را با ارزهای خود افزایش دهند
اما به عقیده برخی از کارشناسان بریکس جمعی از واحدهای ناهمگون با منافع متفاوت و گاها متضاد است که برای موفقیت باید بیش از آنکه به فکر گسترش باشد در فکر سرو سامان دادن به اختلافات داخلی باشد .برای نمونه هند و چین از چند سال پیش در یک بن بست مرزی پرتنش محبوس شده اند. در همین حال، هند، آفریقای جنوبی و برزیل به همان اندازه که با چین و روسیه ارتباط حسنه دارند ، خواهان روابط گرم با غرب هستند.
برخی از کشورهای عضو اساسا هیبریدی هستند ؛ به طوریکه یک پایشان در بریکس و پای دیگرشان در غرب است . هند و آفریقای جنوبی نمونه این کشورها هستند . همچنین عربستان سعودی علی رغم ارتباطات عمیق با غرب میخواهد خود را به گونهای نشان دهد که فقط در اردوگاه آمریکایی نیست و آنها گزینه های دیگری هم دارند .
اگرچه روسیه و چین خود را به عنوان قهرمانان به چالش کشاندن نظم تحت رهبری ایالات متحده معرفی کرده اند . امری که باعث شده است عده ای القا کنند بریکس صرفا بلوکی است که ماحصل تدبیر چین در دورنمای توسعه آینده خود است و توسط یک برنامه ضدغربی هدایت می شود.
در نهایت شاید بتوان گفت بریکس نماینده یک احساس جهانی در حال رشد باشد که خطاب به غرب میگوید مشکلات شما لزوما مشکلات ما نیست و دیگران نیز خواهان یک صندلی بر سر میز هستند.
ادامه مطلب