انديشه قصرشيرين
 
سياسي ،اجتماعي، فرهنگي
این یک واقعیت غیر قابل انکار است که جامعه ی ما به شدت از مذهب و دین فاصله گرفته و هر روز این دوری عمیق تر می شود. در کشوری که انقلاب آن اسلامی بود و نظام آن فقهی و حاکمانش مدعی ترویج معارف دینی و مذهبی ، چنین سرنوشتی جای تأمل و تعجب دارد. واکاوی این رخداد عبرت آموز به جهدی بلیغ و توانی عظیم نیاز دارد که نباید از نگاه اندیشمندان در حوزه هایِ مختلفِ علمی ، پنهان بماند . اما آنچه که عیان تر از عوامل و دلائلِ مختلفِ این اتفاق است ، استفاده از دین و مذهب با انگیزه های غیر معنوی است. نقشی که فقه در ساختار سیاسی ما در طول این چهل سال داشته ، باعث ایجاد چنین فضائی شده که هر کسی برای دست یابی به ثروت و قدرت ، دین و مذهب را بهترین و محکمترین ابزار می داند و آن را به خدمت می گیرد. لذا دیدن افرادی با ظاهر کاملاً دینی و تسبیح به دست که در کاخ های شاهانه زندگی می کنند ، یا بدون کمترین شایستگی بالاترین مناصب سیاسی را در اختیار دارند ، به امری عادی و متعارف تبدیل شده است. پس جای تعجب ندارد که فردی از تریبون نماز جمعه و با ادبیاتی غیر اخلاقی ، برای فروکوفتن رقیب سیاسی و بالاکشیدن همفکران خویش در مناصب مختلف بهره گیرد و این جایگاه را تبدیل به بلندگوی یک جناح سیاسی کند. شاید این آقایان به توفیقی هم در اهداف دنیوی خویش دست پیدا کنند ، اما دین و مذهب را بیش از پیش تضعیف و منزوی می کنند ، آن هم در جایگاهی که فلسفه وجودیش تقویت ایمان مردم بوده است.
ادامه مطلب
نوشته شده در تاريخ دوشنبه ۱۹ تیر ۱۴۰۲ توسط اردشير ردگاه