اندیشه قصرشیرین " گاندی از هيچکس نفرت و کينه در دل نداشت، او ۳۰سال با انگليس مبارزه کرد بدون اینکه حتی از يک کلمۀ تند و نيشدار ضد انگلستان استفاده کند! استالین اما همواره با زبان تهدید با دنیا سخن میگفت

گاندی به سادگی ميان مردم می‌زيست و مانند همه رفت‌وآمد مي‌کرد، مردم اما نمی‌دانستند استالين کجا زندگی مي‌کند، وقتی در مراسمی ميان مردم می‌آمد پليس مخفی تمام خيابان‌های اطراف را زير نظر داشت...

گاندی خالی از خشونت و اهل دوستی بود او اميدوار بود که تبهکاران و دزدها را هم درمان کند استبداد استالينی اما بر سرکوب، شکنجه و ترس استوار بود، استالين مجازات مرگ برای کودکان مجرم بالای ١٣ سال را در ۱۹۳۵ تصويب کرد!

گاندی مي‌گفت: هرگز مطمئن نيستم که درست مي‌گويم اما در شوروی هميشه و در هر موضوعی حق با رئيس استالين بود!

گاندی همواره پذيرای شنيدن سخن ديگران بود و آمادگی داشت نظر خود را عوض کند، اما استالين خود را حقیقت مطلق می‌پنداشت و خواهان اطاعتی بی‌چون و چرا بود!

گاندی در هنگام بروز خطا خود را سرزنش مي‌کرد، اما استالين ديگران را متهم مي‌کرد!

گاندی اهل مذاکره و گفت‌وگو بود، آزادی و عدالت را ارج می‌نهاد و به کارهای آموزشی برای پيشرفت مردم باور داشت، اما در شوروی آنچه را استالين نمي‌پسنديد، مردم نبايد می‌خواندند يا مي‌نوشتند، چراکه از ديدگاه استالين کسب قدرت و حفظ آن هدف نهايی بود و هر وسیله‌ای برای رسيدن به این هدف توجيه مي‌شد...

کاش دفتر تاریخ را با تدبیر ورق بزنیم..!