اندیشه قصرشیرین " به عنوان فردی حقوق خوانده مدتهاست که مجلس شورای اسلامی را چندان مهم و جدی تلقی نمی کنم، زیرا اساسا نهادهای انتخابی را در ساختار سیاسی و حقوقی کشور بسیار کم اثر و کم رنگ می بینم ، بنابراین باید به این نهادها به اندازه ی سهم شان در قدرت توجه کرد.

مع الوصف رد صلاحیت گسترده ی نامزدهای مجلس در این دوره قابل توجه و قابل تحلیل است. زیرا با توجه به اتفاقاتی که از آبان ۹۶ به این طرف رخ داده و شکاف عمیق میان مردم و حکومت را آشکار کرده است، انتظار این بود که شورای نگهبان با اندکی تسامح و انعطاف در بحث صلاحیت ها، به گرم شدن انتخابات در جهت بطلان این تصور گام بردارد، اما بر خلاف این انتظار در این دوره ،شورای نگهبان در رد صلاحیت نامزدها رکورد چهل ساله ی خود را ارتقاء داد.

حال سوال این است که چه دلائلی این شورا را مجاب کرده است تا ریسک عدم استقبال به انتخابات را به جان بخرد؟ اولا: با توجه به سهم اندک مردم در قدرت و فراخ نبودن میدانِ بازیِ سیاسی برای آنها ، طبیعتاً شورای نگهبان خیلی نگران نارضایتی مردم و احیانا کاهش استقبال آنها از انتخابات نیست. هرچند تلاش می کند که ضمن اقدام در جهت اهداف خود، از آسیب های آن نیز کم کند.

مثل عمل سخنگوی شورای نگهبان که با زیرکی سعی کرد بحث رد صلاحیت ها را به تخلفات اقتصادی ربط دهد که با توجه به جو روانی حاکم بر جامعه و تنفری که از جرائم اقتصادی مسئولین و اختلاسهای بیشمار پیدا کرده اند، می تواند تلاشی در جهت کم کردن حساسیت مردم و توجیه رد صلاحیت ها تلقی شود.

ثانیا: با توجه به این که در طول این دوره ی مجلس شورای اسلامی ممکن است اتفاقات حیاتی و حساسی همچون تغییر قانون اساسی یا بحث جانشینی رهبری مطرح شود، لذا یک دست شدن قدرتهای موجود در جامعه(با هر درجه ای از قدرت)، این گذار را سهل و آسان خواهد کرد و بدون حاشیه و دردسر انجام می گیرد ، بنابراین چنین ریسکی به ثمراتش می ارزد.

ثالثا: احتمال ضعیف تری نیز وجود دارد و آن اینکه شورای نگهبان با این اقدام و تایید صلاحیت برخی از رد شدگان در آینده، قصد دارد تنور انتخابات را گرم کند و مردمی که به شدت از صندوق آراء و تغییر و اصلاح از مسیر آن ، دلسرد و نا امید شده اند ، پای صندوق آراء بکشاند.

هرچند کسانی که در بطن جامعه هستند به یقین دریافته اند که شکاف عمیق ایجاد شده بین مردم و حکومت به راحتی و با این بازی ها قابل ترمیم نیست. البته حاکمان دانا ،عقل و تحلیل شان اسیر استقبال و حب مردم به سردار قاسم سلیمانی نخواهد شد، زیرا غلیان عاطفه ی مردم نسبت به ایشان عللی غیر از دلبستگی به حکومت داشت که در جای خود قابل بحث است.