اندیشه قصرشیرین " دوقطبی سازی و دامن زدن به جنگهای روانی، شاخصی باتوان تخریبی بالا و هدردهنده ی آراء شهروندان در این حوزه است. دو قطبیسازی راهبردی است که در قالب آن مردم و شهروندان تحت عناوین مختلف به دو یا چند دسته تقسیم می شوند. بعنوان مثال قطب طرفداران کاندیدای الف و قطب طرفداران کاندیدای ب.
✔️با شناخت و تحلیل زمینه های دو قطبیسازی، در واقع آراء خاکستری و افرادی که تصمیم به عدم مشارکت در انتخابات اتخاذ کردهاند، به سمت مشارکت فعالانه و تأثیرگذار هدایت میشوند. دو قطبیسازی و یا به طور کلی چند قطبیسازی در صورتی که رقبا دارای وزن سیاسی نسبتا یکسانی در افکار عمومی باشند فضای انتخابات را پر شورنموده و حضور در پای صندوقهای رأی را افزایش میدهد، اما از طرفی آراء را بین قطب ها تقسیم و پخش مینماید. کاندیداهایی که از دوقطبیسازی جامعه سبد رأی خود را تغذیه مینمایند، به ناچار اخلاق انتخاباتی را به دست فراموشی میسپارند و در قالب ایجاد جنگهای روانی و تبیلغاتی، هرچه بیشتر قطب خود را تقویت و قطب و جبههی رقیب را تضعیف مینمایند.
✔️اهمیت این موضوع به حدی است که اگر رقیب یا طرفداران او اخلاق را رعایت نکرده و تهمتی ناروا به طرف مقابل وارد کنند فضای فتنه آلودی شروع میشود که تشخیص حق و باطل برای مردم سخت میشود و سیاه نمایی وضعیت و سوابق رقیب در دستور کار قرار میگیرد. در نتیجه ی این وضعیت، آراء شهروندان که باید متمرکز بر یک هدف و آرمان باشد و آن هدف و آرمان چیزی جز پیروزی در میدان رقابت نیست، قربانیِ فضای هیجانی و دوقطبی شدهی کاندیدا ساخته میگردد.
✔️باورمندم که آراء شهروندان و انتخاب هوشمندانه ی آنها، سرمایه ای ارزشمندتر از وجود و حضور کاندیداهای همشهری به حساب می آید. این سرمایه بار دیگر در معرض خطر نابودی و ناکارآمدی است. عامل تهدیدگر نیز، اتخاذ استراتژی های تبلیغاتیِ مبتنی بر دو قطبیسازی فضای شهرستان است. بدین صورت در شهرستانی که از نظر شاخص وزن جمعیتی، کم توان از رقابت با دیگر شهرستانهای پیرامون است، با گرفتار شدن در قطبهای ایجاد شده از جانب برخی از کاندیداها، آراء شهروندان تقسیم و سرشکن میگردد یا به عبارتی سرمایهی انسانی شهرستان، (که همان آراء شهروندان است، نه کاندیدایی خاص)، به هدر میرود.
✔️به نظر می رسد بهترین شعار تبلیغاتی در انتخابات آتی در این حوزه این است:
☑️(دوقطبی به هیچ وجه، دو انتخاب حتماً
به قلم " د.ن.کاوسی
ادامه مطلب
